-
فزت و رب کعبه
یکشنبه 8 مهرماه سال 1386 12:19
فزت و رب الکعبه گل ریخت بر سرم ، که گل ت بود باورم اینک ببین گل م ، که چه در گل شناورم چشم از میان گل به تو میدوزم ای رفیق بنگر میان بستر گل ، خواب آخرم عمری فراق بود ، کنون وصل حاصل است این شوق ، اشک میطلبد ، نیست باورم « فرزند ملجم » است ، لجامش زده است شر من « ملجم » تو ام ، تو بران تا به خاورم شمشیر و فرق من ، دم...
-
دلبانگ ۴
جمعه 26 مردادماه سال 1386 20:30
دلبانگ 4 تموج جلبکها ، ریگهای ریز رنگارنگ ، شناوری خاشاک و برگها ، جریان سبک جوی کوچک هر باغی و خط مورب سکون هر سنجاقک بر ساقه ای ، هنوز هم خلجان حضور تحقیر کننده آن تبسم است بر چهره منجمد آن شبح مهیب خزیده میان لیموها ، نخلها و " انبای مجلسی " . حنجره میرود که پاره شود از فریاد فروخورده بی فریادرس هراس کودکی . اکنون...
-
به یاد همه خوبان
چهارشنبه 30 خردادماه سال 1386 11:45
به یاد تو... - به یاد معلم شهید دکتر علی شریعتی - و به یاد دوست گرانقدری که دیگر وبلاگ خوبش هرا پذیرای بازدیدهای مشتاقانه مان نیست ! یادم نمیکنی و ز یادم نمیروی یادت بخیر باد فراموشکار من ... و از او بود که آموختیم کوری را به خاطر آرامش تحمل نکنیم و باطل را اگر نتوان شکست می توان رسوایش کرد. به یاد تو از درد جان می...
-
نفی سلطه
جمعه 25 خردادماه سال 1386 09:57
دکتر محمود احمدی نژاد رئیس جمهور اسلامی ایران ، خطاب به زورمداران سازمان ملل : ملت ایران برای قطعنامه های شما پشیزی ارزش قائل نخواهد شد .
-
دلبانگ ۳
چهارشنبه 16 خردادماه سال 1386 13:15
دلبانگ ۳ سفیر ، بی سفر ، نه اندیشه را آن پای که بر جهد از جسمیت زندان و معراج را عروج کند و ره یابد به تاکستان خلود ، تا به کارش آید پیش از خلود آن مستی لامسه تجرید در استحصال گوهر معانی . امین ، بی امانت ، نه ایمن به یمن استجابت آمین ها ی حنجره زخمی ، چهار قدم تا مخاطره امن پایان . مؤمن به ایمانی که آمن نمیکند آواره...
-
جنگ ۳۳ روزه
پنجشنبه 13 اردیبهشتماه سال 1386 13:04
جنگ ۳۳ روزه 1 - آقای جان بولتن سفیر سابق آمریکا در شورای امنیت سازمان ملل متحد است . همانطور که در پاسخ به کامنت فرهیخته گرامی نویسنده وبلاگ فریاد صبر بر طنز انتخابات آمریکا پیش بینی کرده بودم آقای بولتن پس از آقای دونالد رامسفلد ، دومین نفری بودند که با پیروزی دمکراتها ، از کادر همکاران جنگ طلب آقای بوش حذف شدند ....
-
دلبانگ ۲
شنبه 25 فروردینماه سال 1386 13:17
دلبانگ ۲ بیچارگی در چاره ای بود سالها پیش مختوم به دعایِ خیرِ " نبودن " و " نمردن " ، وقتی ادراکِ بدوی ، بن بستِ هراس میدید هر دو راه را ، که محکومِ حیاتِ ابدی نه سعادتمندتر است از متفکرِ نهایت جاهلِ مجبورِ مغروق در ورطۀ بزرگ . کومه کومه نه فسیلِ خشک ، که خمیرِ لهیدۀ متعفنِ بیشتر مقرون به یک بازیِ ناجوانمردانۀ " سگ...
-
سهم تو از اسمان « درد » است . . .
پنجشنبه 16 فروردینماه سال 1386 12:08
نقل بعینه از درد آشنای گرانقدر ، وبلاگ دیار شهود سهم تو از آسمان « درد » است . . . وقتی آسمان را قسمت می کردند ، سیاهچاله اش به تو رسید بعدها اما با کلی دوندگی در " بنیاد " ، یک ستاره مصنوع در آن چاله کاشتند ، گفتند: بیا این هم چشم تو ! ... وقتی عیسی مسیحایی می دمید ، و مردگان زنده می کرد صدای هس هس نفسهای " شیمیایی "...
-
عید
پنجشنبه 24 اسفندماه سال 1385 11:41
عید عید بر عاشقان مبارک باد
-
دلبانگ ۱
یکشنبه 13 اسفندماه سال 1385 12:46
دلبانگ 1 قابلیتی دیگر میخواست نصیب " شغال " شدن وجه القتلی اگر بود حتی . فصلی که پس از " مرگ هزاران فردا " تنها وهم غبار تاختن ارابه شورید در چشمان سنگی تندیس غول ، " گانه " ای بود از چهار هستی ساز . " آنته نئا " ، مفقود در مفقود . و من نه فرانسوی ، که فراسوی دیار بکر " چارواکه " . در ابتدایٍ انتها ، شاید هنوز هم پدری...
-
یک خبر و چند پرسش
سهشنبه 1 اسفندماه سال 1385 14:00
یک خبر و چند پرسش خبر : طبق اعلام خبرگزاریها قرار بود کشتی جنگجوی رنگینکمانی ( Rainbiw Warrior ) متعلق به گروه صلح سبز ( Green Peace ) در یکی از روزهای پایانی بهمن ماه سال جاری در بندر بوشهر بمدت چند روز لنگر بیاندازد و بگفته « پل هورسمان » ، هماهنگکننده جنبش انرژی صلح آمیز این گروه در خاورمیانه ، طی یک کنفرانس...
-
تنهــا
سهشنبه 24 بهمنماه سال 1385 11:17
تنهــــا موات برم تهنا بشم تهنا فکط وا سایه خو ساعت تلخ رفتنن چه خوب افهمم موکه خو * دو روز تلخ زندگی کصه تلخ مردنه امید یک روز زندگی همرا خو وا گور بردنه * ای دل دگه گولم مزن مه بشته گولت ناخورم برگشتنی نین ای سفر دنبال خو بی تو نابرم (۲) * آدم پوچی مثل مه کجا بریت که جاش بشت وا چه زبونی گپ بزنت تا یکی آشناش بشت *...
-
ضحاک معاصر
شنبه 9 دیماه سال 1385 10:05
ضحاک معاصر (حاشیه ای بر « نهان گشت کردار فرزانگان . .» تقدیم به دوست گرانقدر سرکار خانم زهرا موثق ») کنون اژدها ، اژدها تر شده است ورا اشتها ، صد برابر شده است بسی مار روییده زین دیو زشت بسی جور میورزد این بد سرشت هنوزش بود قوت ، مغز جوان پی مغز برنا ، به هر سو روان خورشتی فراوان ز مغز جوان کند روز و شب اژدها نوش جان...
-
مگر عمر همین بود ؟
یکشنبه 5 آذرماه سال 1385 23:55
مگر عمر همین بود ؟ ( تقدیم به دوست گرانمایه سرکار خانم صبرا نامی با عرض تسلیت ) گفتم که خطا کردی و تدبیر نه این بود گفتا چه توان کرد چو تقدیر چنین بود . گفتم که بسی خط خطا بر تو کشیدند گفتا همه آن بود که بر لوح جبین بود . گفتم که قرین بدت افکند بدین روز گفتا که مرا بخت بد خویش قرین بود . گفتم که بسی جام طرب خوردی از...
-
قوانین توحش
سهشنبه 9 آبانماه سال 1385 09:38
قوانین توحش مهرماه سال جاری ( اکتبر 2006 ) جهانیان شاهد دو مورد تحکیم اقتدار نئوتئوکراسی دنیای مثلا متمدن بودند از طریق لباس قانون پوشانیدن به آن نمودهایی که منطقا میبایست موجب شرمساری جامعه بشری باشد . قانون اول تصویبیه ای از مجلس سفلی در فرانسه بود . بر مبنای این قانون هر آنکس که کشتار ارامنه در جریان جنگ جهانی اول...
-
روز قدس
پنجشنبه 27 مهرماه سال 1385 11:35
روز قدس خورشید می دمد ، دل عشاق می تپد قدس عزیز ، از ستم کفر می رهد .
-
فزت و رب الکعبه
جمعه 21 مهرماه سال 1385 13:07
فزت و رب الکعبه گل ریخت بر سرم ، که گل ت بود باورم اینک ببین گل م ، که چه در گل شناورم چشم از میان گل به تو میدوزم ای رفیق بنگر میان بستر گل ، خواب آخرم عمری فراق بود ، کنون وصل حاصل است این شوق ، اشک میطلبد ، نیست باورم « فرزند ملجم » است ، لجامش زده است شر من « ملجم » تو ام ، تو بران تا به خاورم شمشیر و فرق من ، دم...
-
روزی گفتی . . . . . امروز آمد !!!!!
چهارشنبه 19 مهرماه سال 1385 13:36
روزی گفتی . . . . . . . امروز آمد !!!!!!! روزی عمران صلاحی ، طنز مرگ را سرود و امروز مرگ ، طنز عمران صلاحی را ! ! ! مرگ مرگ از پنجره بسته به من مینگرد . زندگی از دم در قصد رفتن دارد . روحم از سقف گذر خواهد کرد . در شبی تیره و سرد تخت حس خواهد کرد که سبک تر شده است . در تنم خرچنگی است که مرا میکاود و مرا میجود...
-
اسلام و امپریالیسم
چهارشنبه 12 مهرماه سال 1385 18:44
اسلام و امپریالیسم امپریالیسم آمریکا و دول هم پیمان غربیش که در برابر اسلام و پیروان ایثارگرش عاجز و در مانده شده اند ، اخیرا در جهت مردم فریبی و اعاده آبروی بر باد رفته خویش به ترفندهای مضحکی دست یازیده اند که مروری بر آنها خالی از لطف نیست : - روز هجدهم اکتبر سال 2005 (رمضان سال گذشته ) آقای بوش ، سفرا و کارداران...
-
گنجی ، رهبر نارنجی
دوشنبه 3 مهرماه سال 1385 13:02
گنجی ، رهبر نارنجی [ مطلب زیر تفصیل بخشی از یک کامنت است که در تیرماه سال جاری بر مطلب « همصدا با آزادی » دوست گرانقدری نوشته بودم ، البته باکمی تغییرات که لازمه نضج است برای تبدیل یک مخاطبه به یک مقاله . و علت تصمیم به پرداخت مجدد هم دو گانه : اول مظلومیت آلنده که امسال آمریکا با شلوغکاری اا سپتامبر برجهای دوقلویش...
-
بد شانسی
چهارشنبه 29 شهریورماه سال 1385 10:14
بد شانسی مرد با درد و خستگی و خراشیدگی مختصری بر پیشانی به هوش آمد . پرستاری که بالای سرش ایستاده بود با لبخند گفت : - نگران نباشید آقای فوجیما . شما دو ساعت پیش ، از بمباران وحشتناک اتمی هیروشیما بطرز معجزه آسایی سالم نجات یافتید . فوجیما پرسید : - حالا کجا هستم ؟ پرستار با لبخند گفت : - در یک بیمارستان امن ، در...
-
خدا ، عشق ، رحم
دوشنبه 27 شهریورماه سال 1385 11:44
شیطان روزی با من چنین گفت : « خدا را نیز دوزخی است . دوزخ او عشق به انسان است » . و چندی پیش شنیدم که گفت : « خدا مرده است . رحم خدا به انسان او را کشت » ! ! فریدریش ویلهلم نیچه
-
تنها نیستم
یکشنبه 26 شهریورماه سال 1385 09:30
خدایا ، من در خانه محقرم چیزی دارم ، که تو در تمامی عرش کبریائیت نداری . من چون تویی دارم ، و تو چون خودی نداری ! ! صحیفه سجادیه نقل از استاد شهید دکتر علی شریعتی
-
خدایا ، یارایم ده پرواز به چکادها را ، که زمانم عجیب تنگ است !
جمعه 24 شهریورماه سال 1385 12:53
در کوهستان کوتاهترین راه از چکاد است به چکاد . اما بهر آن ترا پاهایی بلند باید . گزین گویه ها می باید چکادها باشند ، و آنان که روی سخن به جانبشان است تنومند و بلند بالا . فریدریش ویلهلم نیچه
-
همیشه محکومم
چهارشنبه 22 شهریورماه سال 1385 11:37
دستهایم بوی گل میداد . به جرم چیدن گل محکومم کردند . و هیچکس فکر نکرد که ممکن است من گلی کاشته باشم . ْ ارنستو چگوارا ْ